راه های رسیدن به موفقیت همیشه هم آن قدرها که میباید هموار نیست. در واقع شکست نیز یکی از راههای رسیدن به موفقیت است. احتمالا شما هم در طول دوران کاری خود شاهد شکست کسب و کارهای مختلفی بودهاید یا خودتان این تجربه را داشته اید. به نظر شما دلایل شکست سازمان ها چیست؟ چه عواملی باعث میشود کسب و کارها شکست خورده و میدان رقابت را خالی کنند؟
هر از گاهی شرایطی ایجاد میشود که ما از شنیدن خبر شکست سازمان ها متعجب شده و نمیتوانیم آن را باور کنیم، چون از نظر ما آن سازمان ها به قدری قدرتمند بودند که احتمال شکست خوردنشان بسیار پایین بود.
اما اگر پای درد و دل مدیران این سازمان ها بنشینید، متوجه می شوید هزار و یک دلیل و منطق برای شکست این کسبوکارها وجود داشته است که به احتمال زیاد افراد خارج از سازمان از این دلایل بیاطلاع بودهاند. البته بماند که در برخی از موارد نادر، حتی مدیران هم از دلایل شکست شرکت ها اطلاع ندارند!
حقیقت این است که هیچ شکستی یک شبه رخ نمی دهد. فضای رقابتی موجود، عدم توجه به مزیت رقابتی، تصمیمهای نادرست و … همگی دست به دست هم میدهند و باعث شکست یک کسب و کار میشوند.
به عبارت دیگر دلایل شکست سازمان ها بیشتر به عوامل داخلی سازمانی بستگی دارد تا دلایلی که به بیرون از سازمان مرتبط باشد، هر چند ممکن است تاثیرات محیطی و فضای رقابتی موجود نیز در برخی از مواقع روند شکست سازمان ها را تسریع بخشد، اما به تنهایی در این مسئله دخیل نیستند.
در ادامه این مقاله به بررسی دلایل شکست سازمان ها و کسب و کارهای کوچک پرداخته و راهحلهایی را برای مقابله با آنها ارائه می دهیم.
مهمترین دلایل در شکست سازمان ها چیست؟
هر چند ممکن است این موضوع کلیشهای به نظر برسد، اما ضعف مدیریتی یکی از مهمترین دلایل شکست سازمان ها است.
مدیری که در برخورد با کارکنان و مشتریان ضعیف عمل کند، برنامه مشخصی تعیین نکند و از مهارتهای مدیریتی بهره مند نباشد، باعث شکست سازمان می شود.
مشکلات مالی و عدم سرمایه گذاری یکی دیگر از عواملی است که میتوانند منجر به شکست کسبوکارها شوند. عدم توجه به ظرفیت شرکت و بازار و عدم تحلیل بازار و تقاضای مشتریان اصلیترین فاکتورهای دخیل در مشکل کمبود سرمایه است.
بسیاری از سازمان ها به گردش مالی و نقدینگی موجود در حساب مالی و اولویتبندی هزینهها توجه نمیکنند. همین امر نیز باعث میشود که در طولانی مدت با مشکل کمبود سرمایه مواجه شوند.
عدم بهرهگیری از نیروهای متخصص یکی دیگر از دلایل شکست سازمان ها است. متاسفانه در بسیاری از مواقع، صاحبان کسب و کارها به جای توجه به تخصص و تواناییهای کارکنان، به نرخ پایین دستمزد توجه میکنند. همین امر هم باعث میشود کارهای مهم به افراد غیر متخصص واگذار شود. به این ترتیب با هر اقدام سازمان یک قدم به سمت شکست نزدیکتر میشود.
در بسیاری از مواقع سازمان و تمامی کارکنان آن در تلاش برای ارائه بهترین قابلیتهای خود هستند، اما مسئله اینجاست که برنامه استراتژیکی برای همسو کردن این تلاشها وجود ندارد. بنابراین برآیند تلاش اعضای سازمان هیچ سودی برای شرکت به ارمغان نمیآورد.چه بسا در برخی از مواقع کارکنان به جای این که هم جهت با هم برای رسیدن به یک هدف مشخص تلاش کنند، نتایج کار یکدیگر را با اهمال کاری از بین میبرند. دیر یا زود عواقب این بیبرنامگی دامن گیر سازمان خواهد شد.
یکی از دلایل شکست سازمان ها در فضای رقابتی کسب و کارهای امروزی غوطه ور شدن در روشهای سنتی بازاریابی و عدم توجه به دیجیتال مارکتینگ است .حقیقت این است که دنیای بازاریابی دیجیتال با روی کار آمدن و توسعه شبکههای اجتماعی رنگ و بوی جدیدی به خود گرفته و لازمه موفقیت در کسب و کارهای امروزی بهرهگیری از ابزارهای بازاریابی دیجیتال مانند رسانههای اجتماعی و دیجیتال مارکتینگ است .ارتباط با مخاطب، تحت تاثیر قرار دادن او، اعتماد سازی در مشتریان و افزایش مشتری در مقیاس بزرگتری از بازار، از جمله نکات مثبت استفاده از رسانههای اجتماعی برای بازاریابی کسبوکارها است.