همان طور که شرکتهای مختلف به سازگار شدن با محیط در شرایط همهگیری ویروس کرونا ادامه میدهند، چالشها و مسائل پیش روی دیگری نیز وجود دارند که نیازمند رسیدگیاند. یکی از آنها مسئله احساس تعلق است. امروزه بسیاری از مدیران، سهامداران و رهبران کسبوکارهای مختلف در جهان خواستار رفع تبعیض در محیط کار بین کارکنان مختلف، فارغ از نژاد یا جنسیتشان، هستند؛ محیطی که هر کسی بتواند به آن احساس تعلق کند. در این مقاله درباره حس تعلق، منافع و چالشهای آن و نیز راهکارهای گسترش آن در سازمان صحبت میکنیم.
اما ضرورت ایجاد حس تعلق در سازمان چیست؟
حس تعلق یکی از نیازهای اساسی انسان است. روانشناسان این حس را همرتبه با نیاز به عشق ورزیدن میدانند. از آنجا که نیاز به تعلق، حسی بنیادی است، صحبت درباره آن میتواند همه گروهها در محیط کار را برای تغییر با خود همراه کند. وقتی سازمانها روی ایجاد محیطی برابر برای همه تأکید میکنند، در واقع روی ارزشهای انسانی مشترک تمرکز میکنند و میکوشند با ایجاد گفتوگوی درونسازمانی بین اعضای مختلف، همدلی و همبستگی را تقویت کنند.
چالشهای ایجاد حس تعلق در سازمان کدامند؟
اما با وجود درک ضرورت موضوع، ایجاد محیط کاری که به تنوعها احترام بگذارد و حس تعلق را در افراد ایجاد کند، کاری آسان نیست. مثلا هر بار که تلاشی برای رفع تبعیض علیه یک گروه صورت میگیرد، گروه دیگر ممکن است منافع خود را در خطر ببیند و تصور کند که این تلاشها باعث افت جایگاهش خواهد شد. برای مثال، تلاش رهبران سازمان برای ایجاد محیطی مناسب برای زنان، ممکن است دیگران را به این فکر بیندازد که قرار است از آنها چیزی کسر شده و به زنان افزوده شود.
برای رفع این مشکل و ایجاد همبستگی بین گروههای مختلف در محیط کار، لازم است به گونهای عمل کنیم که همگان خود را عضوی از سازمان بدانند و به آن احساس تعلق کنند.
شناخت حس تعلق در سازمان، پیششرط ایجاد آن
برای ایجاد فرهنگ تعلق در محیط کار و بهرهمند شدن کارفرما و کارمند از آن، رهبران سازمان ابتدا باید تعریفی دقیق و روشن از این مفهوم داشته باشند. رسیدن به چنین درکی نیازمند اندازهگیری کمّی حس تعلق است. پس باید معیارهایی قابلاندازهگیری تعریف شود و بر مبنای آن حس تعلق را اندازهگیری کنیم.
دو محقق امریکایی به نامهای جولیا کندی (Julia Taylor Kennedy) و پوجا جینلینک (Pooja Jain-Link) این کار را انجام دادهاند. آنها پس از انجام تحقیقات مختلف به تعریفی روشن از حس تعلق رسیدند.
بهنظر آنها، ما زمانی به محیطی که در آن مشغول به کاریم احساس تعلق میکنیم که:
بهواسطه نقش و اثرگذاریمان دیده شویم.
با سایر افراد ارتباط برقرار کنیم.
در انجام وظایف روزانه و طی کردن مسیر شغلی، کمک دریافت کنیم.
از اهداف و ارزشهای سازمان احساس غرور کنیم.
فواید ایجاد حس تعلق در سازمان چیست؟
صرفنظر از ارزشهای انسانی، ایجاد این حس در محیط کار چه تأثیری روی سازمان دارد؟ دو محققی که نام آنها در بخش قبل آمد، از هزاران نفر از فارغالتحصیلان شاغل نظرسنجی کردند و با صدها نفر از آنها نیز مصاحبه انجام دادند. این دو دریافتند که حس تعلق میتواند نقشی کلیدی در رشد و پیشرفت یک سازمان ایفا کند.
برای مثال، آنهایی که حس تعلق بالایی به سازمان داشتند، وفاداری بیشتری به اهداف و ارزشهای سازمان نشان میدادند و حاضر بودند محیط کاری خود را بهعنوان جایی مناسب برای کار کردن، تبلیغ کنند.
حس تعلق در یک محیط نه تنها باعث رضایت بیشتر کارکنان میگردد بلکه منافع کارفرما را نیز دوچندان میکند.
چگونه حس تعلق را در سازمان ایجاد کنیم؟
گرچه ایجاد حس تعلق در محیط کار با چالشهایی همراه است، اما خبر خوب این است که حرکت بهسمت ساخت چنین محیطی، میتواند گروههای مختلف در محیط کار را با رهبران سازمان همراه کند. برای مثال، یافتههای این دو محقق به ما نشان میدهد مردانی که به برابری در محیط کار اعتقاد دارند، بیش از دیگران برای تحقق این هدف تلاش میکنند. همراهی با این تلاشها برای تغییر محیط کار و گسترش فرهنگ برابری و تعلق، گویی بخشی از ارزشهای شهروندی آنهاست.
همه ما اعم از کارکنان، کارفرمایان، مدیران و رهبران سازمان، میتوانیم قدمهایی مثبت برای ایجاد و گسترش حس تعلق در سازمان برداریم. در ادامه، نگاهی میکنیم به این قدمها:
کارکنان زمانی دیده، شنیده و حمایت میشوند و زمانی از ارزشها احساس غرور میکنند که همان ویژگیهای مطلوب را در رهبرانشان ببینند. بهعنوان یک سازمان، روی رهبرانی سرمایهگذاری کنید که درباره حس تعلق، صحبت و تلاش میکنند و خود الگویی از ایجاد حس تعلق در سازمان هستند.
حتی میتوان افرادی را که خود زمانی مورد تبعیض بودند و حال با گذر از سختیها به این جایگاه رسیدهاند، بهعنوان یک الگو و پرچمدار رفع تبعیض و تقویت حس تعلق، مد نظر قرار داد.
بهعنوان یک مدیر ارشد، در اجرایی کردن ارزشهای سازمان و بسط حس تعلق و برابری بین همه کارکنان پیشقدم باشید؛ برای مثال:
گروههای کاری با اعضای غیر همسان تشکیل دهید؛
تجربیات شخصی خود، که در آن همکاری با گروههای مختلف و بهرهمندی از ظرفیت آنها باعث پیشرفتتان شده است، را با زیردستان به اشتراک بگذارید؛
با دیدن و شنیدن نظرات و ایدههای همه افراد، بهویژه آنهایی که حس تعلق کمتری دارند، الگو باشید؛
بهطور شفاف به ارزشها پایبند باشید و بکوشید تا با همگان در هر ردهای از سازمان ارتباط صمیمانه برقرار کنید.
مدیران پرچمداران ارزشهای یک سازمان هستند؛ پس در ایجاد هر تغییری در سازمان، پیشگام هستند. برای گسترش حس تعلق در محیط کار، قدردان زحمات کارکنان باشید، بازخوردهایی مؤثر و صادقانه به آنها بدهید و به نگرانیهای آنها توجه کنید. برای مثال پیش از پایان یک پروژه به همه اعضا ایمیل بزنید. به آنها نشان دهید که کار آنها در دیدگان شما ارزشمند و مهم است.
اعضای یک سازمان زمانی حس تعلق بیشتری میکنند که سایر همکارانشان برای کار آنها ارزش قائل باشند. در عین حال، دریافت بازخورد از همکاران نیز حس تعلق آنها را دوچندان میکند. وقتی کسی مشاهده کند که کارش مورد توجه دیگران قرار گرفته و نقد و بررسی میشود، حتما احساس بهتری خواهد داشت تا اینکه در محیطی باشد که در آن کسی متوجه اهمیت کار او نیست و به او توجهی نمیکند.
جمعبندی
برمبنای تحقیقات، کسی حس تعلق به سازمان دارد که نقشش در پیشبرد اهداف سازمان، دیده شده و مورد قدردانی قرار بگیرد. ایجاد این حس نهتنها بهنفع کارکنان است بلکه به سازمان نیز در پیشبرد اهدافش سود میرساند.
برای ایجاد و بسط حس تعلق در محیط کار، همه باید پای کار بیایند: از رهبران و مدیران ارشد گرفته تا کارکنان در سطوح مختلف. ایجاد چنین حسی در همگان آسان نیست اما حرکت بهسمت آن میتواند گروههای مختلف کاری را با یکدیگر همراه کند. با اتخاذ رویکردهای عملی در سطوح مختلف سازمان، میتوان این حس را بین اعضا تقویت کرد.
شما به عنوان عضوی از شرکت یا سازمان محل کارتان، نسبت به آن حس تعلق دارید؟ به نظر شما این مسئله چه تأثیری بر رضایت شغلی شما دارد؟ آیا مدیران و رهبران سازمان شما برای ایجاد حس تعلق تلاش میکنند؟
منبع: RHB