اعضای یک سازمان متشکل از افرادی متفاوت با شخصیت های گوناگون است. در این بین، مدیریت چنین افرادی با چنین تنوعی هموراه از چالش های اساسی صاحبان و مدیران سازمان است. یکی از راهکارهای مواجهه با این تنوع و مدیریت آن، شناخت مناسب کارکنان می باشد.
این شناخت باعث می شود، با توجه به تیپ های شخصیتی متفاوت کارکنان مدیریت بهینه ای داشته باشیم.
در ادامه به بررسی انواع تیپ های شخصیتی کارکنان می پردازیم تا با شناخت بهتر عکس العمل های بهتری را با حداقل چالش ها داشته باشید.
۱. کارمند صاعقه
معمولا پرسنلی جدید و بدون سابقه کاری قبلیی می باشد، کنجکاو و به دنبال پیشرفت است و با توجه به سطحی بودن فرضیاتش اشتباهات زیادی مرتکب می شود. وی کارمندی است که با انرژی زیاد خود می تواند مزیت هایی برای سازمان داشته باشد، در عین حال، می تواند کارکنان با سابقه بیشتر را نا امید کند، این فرد اگر به درستی راهنمایی شود، می تواند رشد کرده و سازمان را جهت دستیابی به اهداف یاری کند.
۲. کارمند نامرئی
وی فردی متوسط با مهارت های ارتباطی کم است. هر آنچه که به وی دیکته می شود را انجام داده و نوآوری خاصی در انجام کارها ندارد. صلاحیت کمی دارد و جهت دستیابی به اهداف سازمان کمک زیادی نخواهد کرد. وظایفش ثانویه و کم اهمیت بوده و وظایف بیشتری هم نیاز ندارد. وقتی به او در مورد بهره وری پایینش تذکر داده می شود، تایید کرده و می پذیرد اما هیچ کار مثبتی جهت رفع آن انجام نمی دهد.
۳. کارمند اسرارآمیز
وی فردی است که تا زمانی که دستاورد فنی شگفت انگیزی نداشته باشد، خودش را مطرح نمی کند. بسیار باهوش بوده و راه حل های هوشمندانه ای برای مشکلات پیدا می کند. دستیابی به دستاوردها برای او ضروری و محرک اصلی و انگیزه برای ادامه فعالیت در سازمان است. همچنین اطمینان از صمیمیت با دیگران برای موفقیت وی بسیار مهم است. اگه به درستی راهنمایی شود، می تواند ارتباطات خود را به سطح مناسبی افزایش داده تا به فرد برتر سازمان تبدیل شود.
۴. کارمند مسافر
فردی که تصور می کند با تغییر شرایط سازمان پیشرفت می کند، وی همیشه در جستجوی شرکت ایده آل برای کار کردن است. می تواند برای سازمان ارزشی کوتاه مدت داشته باشد و یا بسیار سطحی یا بی علاقه باشد. معمولا پنین افرادی بیش از شش ماه در سازمان نمی مانند، بنابراین سازمان نمی تواند بلند مدت او سرمایه گذاری کند.
۵. کارمند بی ثبات
وی فردی با تجارب و سوابق کاری متفاوت است. فرد جدیدی با تاثیر اولیه مثبت بوده و سپس نظرش را در مورد ایرادها گفته و فرآیندها را به چالش بکشد. همچنین می تواند فردی با تجربه ای باشد که مدعی است کارش با ارزش است و مورد تحسین قرار نمی گیرد. این فرد تا حد امکان کمترین کار را انجام می دهد بنابراین نمی توان ثابت کرد که وی عملکرد پایینی دارد. سازمان و سیستم را بخوبی می شناسد. وقتی مدیر وی جوان است، در منطقه آسایش قرار می گیرد زیرا می داند مدیر وی تخصص و جسارت لازم برای مقابله با او را ندارد.
۶. کارمند خوب
وی فردی است که کارش را خوب انجام می دهد. به قوانین سازمان و سایر کارکنان احترام می گذارد، کارهایش را به موقع و با کیفیت خوب تحویل می دهد، وفادار و قابل اعتماد است. فردی است که همه از او قدردانی می کنند، چون این کار مشکلی ایجاد نمی کند. همه او را در تیم خود می خواهند. این فرد مهارت هایش را به موقع ارتقا میدهد. بعد از رسیدن به حد مورد نیاز، متوقف شده و برای مدت طولانی ثابت می ماند.
۷. کارمند منفی
وی فردی است که تخصص فنی دارد ولی همیشه منفی است. می تواند نتایج بسیار خوبی را ارائه دهد اما با شکایت و فریاد زدن بر سایر کارمندان تأثیر می گذارد. نباید این فرد نزدیک به کارکنان با انگیزه یا کم سن و سال تر باشد، زیرا قدرت تاثیرگذاری بر آن ها را دارد، این فرد می تواند تکامل یافته کارمند “بی ثبات” یا “نامرئی” باشد.
۸. کارمند ایده آل
فردی با انگیزه، پرشور، متمرکز، با نتایج شگفت انگیز است. وی از مهارت های خود آگاه است و وظایف و مسئولیت های بیشتری را می پذیرد. یکی از بازوهای اصلی سازمان است و خودش را وقف موفقیت آن می کند. هرچه این فرد تخصص بیشتری پیدا کند، چالش های بیشتری با او پیدا خواهید کرد. قدردانی کردن از او را مدنظر قرار داده و همچنین باید در جمع ها به او اشاره و او را به عنوان مرجع سازمان معرفی کنید.
۹. کارمند مشغول
وی فردی است که به نظرهمیشه شلوغ است. جلسات زیادی دارد، میز او پر از کاغذ و پرونده است و حالت صورتش همیشه متمرکز است. او کارآمدترین کارمند نیست، نتایج او دیدنی نیست اما معمولاً در کنار افراد موفق قرار گرفته و بخشی از موفقیت را به عهده می گیرد. این کارمند وقت تلف می کند زیرا دوست دارد جلسات زیادی را بدون برنامه های عملی یا نتایج قابل لمس برگزار کند. او همچنین دوست دارد دیگران صحبت های او را بشنوند.
۱۰. کارمند نان به نرخ روز خور
وی فردی است که از موقعیت ها استفاده می کند. در صورت نیاز برای ترفیع گرفتن دروغ می گوید، دزدی می کند و موارد را دستکاری می کند. تا جایی برای رسیدن به نقاط مورد نظر از توانمندی های خود استفاده کرده و بعد از آن روش های دیگری را برای رسیدن به موقعیت مورد نظرش به کار می برد. هنگام وقوع مشکل انگشت اتهام را به سمت دیگران نشانه می گیرد تا فردی موجه مقابل مدیر به نظر برسد. وی خطرناک ترین فردی است که می تواند سازمان را با رفتار منفی ، بی ثبات کند.
۱۱. کارمند رهبر
وی فردی است که بیشترین تأثیر را در یک تیم یا یک بخش دارد. در یک سازمان سالم او یک رهبر رسمی است. تأثیر وی از طریق کار، احترام، پیوند دادن افراد و نتایج به دست می آید. یک کارمند عالی می تواند به کارمند رهبر تبدیل شود ، تفاوت این دو در این است که کارمند رهبر معمولاً به دیگران کمک کرده و به آنها انگیزه می دهد تا از عهده مشکلات خود بربیایند.
منبع: skillmeter.com