استعفای عاطفی مفهوم عجیب و غریب و پیچیدهای نیست، ممکن است بسیاری از ما آن را تجربه کرده باشیم. به زبان ساده، استعفای عاطفی زمانی اتفاق افتاده است که کارکنان به صورت فیزیکی در سازمانی حضور دارند اما به لحاظ عاطفی و ذهنی از سازمان جدا هستند. در این مقاله بیشتر با مفهوم استعفای عاطفی و دلایل رخ دادن آن آشنا میشوید.
استعفای عاطفی به چه معناست؟
هنگامیکه کارکنان پشت میز نشسته و مشغول کار هستند اما با تمام وجود در محیط کار حضور نداشته و پیوند عاطفی و ذهنی بین آنها و کار وجود ندارد. به عبارت دیگر، کارکنان از لحاظ ذهنی و عاطفی سازمان را ترک کردهاند اما همچنان به حضور فیزیکی در سازمان ادامه میدهند. در چنین شرایطی، شاید استعفای مکتوب و رسمی به مدیر تحویل داده نشده باشد اما از لحاظ عاطفی مدتهاست که استعفا دادهاند. کارکنانی که دچار استعفای عاطفی شدهاند، خود را درگیر جریانات موجود در شرکت نکرده و دیگر دغدغهای برای پیشرفت سازمان ندارند.
استعفای عاطفی به مرور و در طول زمان اتفاق میافتد، به مرور بیاحترامیها و رفتارهای ناخوشایند کارکنان را ناامید میکند. حتی نبودن نور در محیط کار و ناراحتکننده بودن آن برای آنها، میتواند از محرکهای چنین پیشامدی باشد.
مهمترین دلایل استعفای عاطفی کارکنان چیست؟
یکی از مواردی که ممکن است کارکنان را به سمت تصمیم به استعفا هدایت کند، این است که به هردلیلی توانایی یا تمایل تطبیق خود با فرهنگها یا ارزشهای سازمان را ندارند. ممکن است فرهنگی در یک سازمان وجود داشته باشد که پیش از شروع کار در مورد آن بیاطلاع بوده بودهاند.
به طور مثال، ممکن است قبل از شروع کار در یک سازمان موقعیتهای عالی برای یادگیری توجه شما را به خود جلب کند، اما پس از مدتی متوجه شوید باید با مدیر مستبدی دست و پنجه نرم کنید که به شخصیت کارکنان تحت مدیریت خود اهمیتی نمیدهد. در چنین شرایطی، متوجه میشوید که شرایط کار با ارزشهای شما سازگاری ندارد.
امنیت شغلی، میتواند شامل امنیت فضای کاری، امنیت روانی، امنیت نسبت به آزارهای جنسی و ... باشد. عدم وجود هر یک از این موارد میتواند باعث استعفای شخص از سازمان شود.
باید به این حقیقت توجه داشته باشیم که بخش زیادی از شبانه روز را در کنار همکاران خود سپری میکنیم. بنابراین کیفیت رابطه شما با همکاران، مدیران و مخصوصا مدیر مستقیم شما اهمیت ویژهای دارد.
هنگامیه نابرابریهایی که در محیط کار احساس میکنند. زمانی که همه همکار هستند و هیچ نسبت خویشاوندیای میان افراد وجود ندارد اما با توانایی و تجربه بیشتر، نسب به بعضی از همکاران خود، حقوق کمتری دریافت میکنند. حتی ممکن است از همکاری تقدیر شود که عملکرد ضعیفی نسبت به آنها دارد و باعث بیانگیزگی شود، چرا که در چنین سازمانی، تلاشهای کارکنان نتیجه شایستهای را بدست نمیآورند.
زمانی اتفاق میافتد که کارکنان دیگر در محیطکار احساس اثربخشی ندارند. احساس میکنیپند فضایی برای رشد پیش رویشان نیست و در حال درجا زدن هستند.
کارهایی که انجام میدهند دیده نمیشوند. هنگامیکه با تمام خود کار میکنند اما مدیرشان متوجه نمیشود. شنیده نشدن و دیده نشدن، باعث میشود کارکنانی که علاقمند به ایجاد تغییر در سازمان هستند، از تلاش پشیمان شوند و راه سکوت را در پیش بگیرند.
چه میشود که کارکنان به جای استعفای رسمی به استعفای عاطفی رو میآورند؟
ممکن است فرد قسط، بدهی و هزینه ماهیانه داشته باشد. در این صورت دست به عصا حرکت کرده و از ترس پیدا نکردن شغل جدید و قرار گرفتن در معذوریتهای مالی به کار کردن در جایگاه فعلی خود ادامه میدهد.
هنگامیکه آماده مواجهه با مسائل زندگی واقعی نیستند. ممکن است ذهنیت رشد نداشته باشند و نخواهند خود را با چالشهای جدید مواجه کنند.گاهی هم برای داشتن یک رزومه خوب، فشار روانی استعفای عاطفی را تحمل میکنند. با این حال حتی ممکن است یکی از دلایل استعفای عاطفی، طول مدت زیاد فعالیت در سازمان باشد.
اما مهمترین نشانههای استعفای عاطفی چیست؟
چگونه میتوانیم از استعفای عاطفی جلوگیری کنیم؟
مدیران یک سازمان، با اهمیت دادن به نیازهای کارکنان و فراهم کردن محیطی مناسب و پویا، میتوانند احتمال استعفای عاطفی در سازمان را کاهش دهند. از طرف دیگر، افرادی که خود را در خطر استعفای عاطفی میبینند، نباید زود تسلیم شوند. تا جایی که میشود سعی کنید نظرات خود را را بیان کرده و گوشهگیر نشوید. یادتان باشد پیدا کردن افرادی که در سازمان مانند شما هستند و تیم شدن با آنها، میتواند شرایط را بهتر کند.